loading...
اندیشه ها
رضا نوری فر بازدید : 50 چهارشنبه 22 مرداد 1393 نظرات (0)

روش های مبارزه ی شیطان با ما جوان ها:

1)خدا را به مصاف خدا می فرستد.

بارها برایم پیش آمده است که برای یک مشغله ی علمی،هنری و حتی مراسمات مذهبی که همه رضایت دوست را در پیش رو دارند، نمازم به تعقیب افتاده است و یا حتی قضا شده است1.امشب داشتم با خودم فکر می کردم شیطان چقدر حیله گر است که برای گمراهی یک نوجوان بیدار و شایسته خود به میدان نمی آید بلکه کارهای خدا پسند را به مصاف خدا می فرستد.

ابلیس می بیند که نمی تواند یک نوجوان هشیار را با خوردن،خوابیدن،شهوات و... از نماز و سایر تکالیف الهی دور کند آن وقت است که نقطه قوتش را تبدیل به نقطه ی ضعفش  می کند.حال نقطه ی قوت یک نوجوان چیست؟

علم،هنر و در یک کلام خدایی شدن؛اینجاست که برای نبرد با خدا علم آموزی را پیش می کشد نه خواب و خمیازه را،هنر را پیش می کشد نه شهوات را،درس خواندن و مدرسه را نه تنبلی و بی حالی را.

این داستان را با  کمی تأمّل و درنگ بیشتر بخوانید؛خود گویا و گواه همه چیز است:

عمرو بن عاص به دادش رسید و گرنه سیاهی تا خاموش شدن قدمی بیش فاصله نداشت.

-قرآن ها را بر روی نیزه کنید.

شیطان با زبان او سخن می گفت.

لحظه ای نگذشت که سنان های تشنه به خون قرآن در سینه ی آن فرو رفتند.از این سو نیزه ها خون قرآن را می مکیدند و در آن سو بی بصیرتان خون علی(ع)را.

ورق به نفع معاویة بن شیطان و مکر بن مکر برگشت و تزویر و ریا پیروز شد و هنوز که هنوز است بغض صفین در گلوی مالک ها،میثم ها و عمّارها مانده است.

خدا می داند اگر آن روز شیطان،خدا را به مصاف خدا نمی فرستاد و بی بصیرتان گرفتار خدعه اش نمی شدند،نهروان و نفاق پدید نمی آمد،فرق علی نمی شکافت و بی دینان، اهل بیت پیامبر(ص)را یک به یک به شهادت نمی رساندند.               

شاید هم امروز مهدی(عج)پشت پرده های بدعت و جهالت نبود تا معاویه ها و عمرو عاص ها چنین بر مرکب جهان و جهانیان جولان دهند و شاید هم...

باز می گویم؛حواستان جمع باشد، خدا را به مصاف خدا می فرستد خود به میدان نمی آید .

 

 

 

2)خود به میدان می آید.

خسته بودم؛تازه بعد از چند ساعت درس خوندن تو مدرسه و بعدشم انجام کارهای بابا و مامان می خواستم برم بخوابم. انگار به چشمام وزنه ی 200کیلویی آویزون کرده بودند اصلا باز نمی شدند.تا سرم را گذاشتم روی بالش مؤذن روی گلدسته های مسجد محلّ،ذکر عاشقی رو سر داد.

الله اکبر... الله اکبر...

چه تحریرایی می زد صداش واقعا عالی بود آدم رو از خاک به افلاک روونه می کرد.

اشهد الله اله الّا الله...

هی با خودم کلنجار می رفتم که بابا بیا برو مسجد فقط دو نمازه سه چهار رکعتیه که با تعقیبات بعد از نماز، فوق فوقش میشه ربع ساعت؛بعدش بیا بگیر بخواب.

اشهد انَّ محمدً رسول الله...

-نه بابا بگیر بخواب اگه وضو گرفتی خواب از سرت   می پره حالا کو تا نماز قضا بشه تا ساعت یازده دوازده هم میشه خوندش.

اشهد انّ علیً حجت الله...

هی می خواستم بلند بشم چشمام بیشترسنگین می شدآخرش خوابیدم،ازخواب که بلندشدم اذون صبح بود و نه از ساعت یازده شب خبری بود نه ازنمازمغرب وعشا؛به همین راحتی قضا شد.            

بچه ها حواسمان جمع باشد شیطان گاهی اوقات برای وسوسه ی ما خودش به میدان  می آید امّا چه موقع؟

وقتی که حریفش ضعیف باشد،کسل وبی حوصله باشد دیگر آنوقت با تیر علم وهنر،نماز و دیگر تکالیف را نشان نمی گیرد بلکه با یک خواب ساده کارمان را تمام می کند حواسمان جمع باشد هر گاه خواب و کسالت سراغمان آمد این احتمال را هم بدهیم که شاید آن دامگاه شیطان است.

اگر گرفتار این دام شدیم پس بدانیم ضعیف هستیم و باید فکری به حال خود بکنیم.

توجه:خاک آتش را خاموش می کند مگر نه؟

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب این وبلاگ از نظر شما چگونه است؟(شما به این وبلاگ چه نمره ای می دهید؟)
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 16,862