loading...
اندیشه ها
رضا نوری فر بازدید : 84 دوشنبه 12 خرداد 1393 نظرات (0)

                                           بسم الله الرحمن الرحیم

                                حُسینُ منّی و اَنا مِن حُسین                                    

                         حسین از من است ومن از حسینم

احمد بن حنبل در مسند خویش می گوید:

« روزی دیدم که رسول گرامي اسلام(ص)دهان مبارکش را بر دهان حسين گذاشت و او را بوسه باران کرد و فرمود:حُسَيْنٌ مني وأنا من حُسَيْنٍ أَحَبَّ الله من أَحَبَّ حُسَيْناً ، حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الأَسْبَاطِ ».

از آن روزبه بعد دو جمله در ذهن مردم نقش بست،جمله ی اول اینکه حسین از پیامبر است وجمله ی دوم آن که پیامبر از حسین است.

امّا جمله ی اوّل ،یعنی حسین مِنّی:

آن بی خردان به ظاهر دانشمند و آن به ظاهر مسلمانان معنای این سخن والا را در این چند جمله ی ناشیانه و بی خردانه خلاصه کردند که:پیامبر این سخنان را از روی محبّت به حسین(ع)گفته، زیرا که حسین از خون پیامبر است و فرزند  دخترشان می باشد.

امّا اگر اندکی در این سخن اندیشه می کردند و آن را با دیگر سخنان نبیِّ اکرم مطابقت می دادند در می یافتند که:

1.اولین چیزی را که خداوند خلق کرده است نور وجودی محمد مصطفی-صلّی الله علیه و آله و سلّم- بوده است،پس حسین نیز اولین آفریده است زیرا که نور حسین نشأت گرفته از نور پیغمبر است.

2.اولینِ آفریدگان یعنی رسول خدا بهترین آنان بود.برای همین بعد از همه ی پیامبران یعنی در آخر آنان آمد و آنگاه خاتم لقب گرفت،خاتم به معنی نگین انگشتر است و محمد(ص) بهترین آفریدگان و نگین و نگار پیامبران بود پس حسین نیز بهترین آفریده است.

3.اگر بخواهیم حسین را از پیامبر بدانیم،که این چنین است. پس حرمت حسین حرمت پیغمبر است و در حدیثی از پیامبر در شأن حضرت فاطمه(س)آمده است که:فاطمه پاره ی تن من است و هرکس او را بیازارد مرا آزرده و هرکس مرا بیازارد خدا را آزرده  است و حسین نیز پاره ی تن فاطمه و از گوشت و پوست و استخوان او می باشد.

4.لولاک لما خلقتُ الافلاک«اگر تو نمی بودی این جهان را نمی آفریدم»خداوند این سخن را به رسول خویش فرمود.محمد باعث خلقت است پس حسین که از اوست این چنین است.

امّا جمله ی دوم،یعنی اَنا من حسین:

آری اگر حسین نمی بود نامی از دین احمد(ص) باقی نمی ماند.او بود که با قیام خود اسلام را زنده کرد و به آن جانی تازه بخشید.اگر آن دست های بریده و آن تن های بی سر نبود مردم همچنان خفته بودند و امویان و دیگر منافقان همچنان به تاراج دین آنان می پرداختند.امّا با قیام حسین(ع)همگان از خواب غفلت بیدار شدند.عبدالله بن عفیف ازدی قیام کرد،مردم مدینه به پا خواستند،توابین به فرماندهی سلیمان بن صرد خزائی علیه ظلم یا لثارات الحسین سر دادند و مختارثقفی شمشیر از نیام درآورد و پس از او زید بن علی برای حسین سرش بر دار رفت و اسلام دوباره حقیقت خود را بازیافت.

امّا جلوگاه دیگر این سخن چند سالی قبل از قیام کربلا بود،زمانی که اُمّ لیلا همسر امام حسین در 11شعبانِ سال   33 هجری قمری پسری ابوالعجایب برای او آورد که از نظر صورت،سیرت،گفتار و حتی راه رفتن همچون پیغمبر بود و حسین این محمد دوباره را علی نامید و این به آن معناست که:محمّد و علی هردو یکی هستند و نه تنها محمّد بلکه علی هم از حسین است و علی اکبر آینه ی جهان نمای مصطفی و مرتضی است.

 

میلاد با سعادت امام حسین(ع) و برادر بزرگوارشان حضرت ابالفضل و نیز امام زین العابدین(ع) و حضرت علی اکبر(ع) را به تمامی شیعیان تبریک عرض می نماییم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب این وبلاگ از نظر شما چگونه است؟(شما به این وبلاگ چه نمره ای می دهید؟)
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 16,838